شهر و رنگ



شهر ما رنگ به رخسار ندارد، همه هنرنمایی رنگ ها در شهر ما به رنگ آجر و سیمان ساختمان ها، سبزی درختان، رنگ زرد و سبز باجه های تلفن، رنگ در خانه ها و تعداد انگشت شماری از نقاشی های دیواری رنگ و رو رفته خلاصه شده است.

انگار جای رنگ ها در زندگی شهری گم شده است، رنگ ها که حضورشان می تواند جانی تازه به رگ های شهر بدمد و رهگذران را به تماشای فضایی چشمنواز دعوت کند که تا هنگام رسیدن به مقصد این حس توام با زیبایی شناختی، امنیت، آرامش، امید و سرزندگی را با خود به همراه داشته باشد، اما حالا حضورشان در فضای شهری نادیده گرفته شده است.

این روزها چهره شهرمان آن قدر بی رنگ و لعاب است که رغبتی در شهروندان برای تماشای زیبایی های فضای شهری باقی نمانده است، شهرما و شهروندانش مدت هاست در عطش پیوند با رنگ مانده است.

وقتی رنگ ها به شهر آمدند

پای رنگ ها به بناها و ساختمان های شهری حدود صد سال پیش به ایران باز شد، وقتی اولین بلدیه کشور در تهران کار خود را آغاز کرد و شهر سر و سامانی گرفت.

میرزا عباس مهندس باشی و حسام الدین دولت آبادی ازجمله کسانی بودند که در دگرگونی و آرایش پایتخت با اقتباس از الگوهای معماری ایرانی و فرنگی و آوردن رنگ ها و نقوش در عمارت ها و کاخ ها از آنها نام برده می شود.

امروزه توسعه شهرنشینی باعث شده مردم با نوعی به هم ریختگی و ناهماهنگی در فضاهای بصری مواجه شوند که در این حالت ورود رنگ به برخی المان های گسترده مانند خیابان ها، ساختمان ها و همه عناصر دیده شونده می تواند بی میلی ایجاد شده را به آراستگی و ظاهری انگیزه بخش تبدیل کند و به شیوه های مختلف در آرامش روحی روانی شهروندان تاثیر بگذارد.

تقویت نشاط و امید به زندگی در شهروندان

آرامش، ایجاد انگیزه، طراوت، شادی، سرزندگی و حتی آمدن لبخندی بر لب و لحظه ای مکث برای تماشا، تمام آن احساس خوشایندی است که رنگ های چشم نواز می تواند در بناها، ساختمان ها و دیوارهای شهری برای رهگذران چه سواره و چه پیاده به نمایش بگذارند.

رنگ به عنوان یکی از عناصر تلطیف کننده محیط، می تواند تاثیر بسیاری در هویت بخشی و خوانایی مناظر شهری به وجود آورد، باید توجه داشت نمی توان همه جای شهر را به شکل یکسان و یکدست رنگ آمیزی کرد.

با توجه به این که مبلمان شهری در بیشتر کشورهای دنیا از عناصر خوانایی محیط محسوب می شود، رنگ این عناصر هم می تواند جزئی از هویت و خوانایی محیط شود.

گاهی باید برخی عناصر مبلمان به شکل یکسانی رنگ شوند؛ مانند سطل های زباله، صندوق های پست و کیوسک های تلفن، اما الزامی برای متحد بودن رنگ بقیه عناصر وجود ندارد و شرایط فرهنگی و بافتی هرمنطقه در تعیین نوع و جنس رنگ تعیین کننده است.

یزدان کاکایی، روان شناس در گفت وگو با جام جم می گوید: فضاهای شهری مانند هر عنصر و شیء فیزیکی دیگر، واجد یک کیفیت بصری به نام رنگ هستند. نحوه استفاده از رنگ ها برای جلوه بخشی به این فضاها تابع عوامل بسیار متعددی است، اما یکی از عواملی که باید در کاربرد رنگ در نظر گرفته شود، تأثیر آن بر روح و روان شهروندان به عنوان افرادی است که در تعامل مداوم با این فضاها هستند.

وی با بیان این که تاثیر رنگ فضاهای شهری بر ساختار روانی انسان را می توان از منظر ایجاد طیف متنوع هیجانات بررسی کرد، توضیح می دهد: انواع متفاوت رنگ، باعث برانگیخته شدن هیجانات متفاوتی خواهد شد؛ رنگ قرمز برای بیشتر افراد مترادف هیجاناتی چون انرژی، تحرک و حتی خشم است، اما رنگی چون سبز تداعی کننده آرامش و شادابی است.

اما راز این تداعی هیجانات و رنگ ها در چیست؟

این روان شناس معتقد است: تعامل طولانی و نزدیک بشر با طبیعت، به عنوان منابع تأمین همه نیازهای وی باعث شده هنگام مواجهه با عناصر طبیعت و رنگ به عنوان کیفیت بارز آنها، هیجانات مثبتی چون شادی، سرخوشی و آرامش بر روان غلبه کند. طبیعی است که هر شیء ای که چنین رنگ هایی را داشته باشد نیز همان هیجانات مثبت را در فرد برانگیخته می کند، بنابراین هنگامی که در طراحی مبلمان شهری از این رنگ های همخوان با طبیعت استفاده می شود، در بیشتر افرادی که در آن محیط حضور پیدا می کنند، هیجانات مثبتی چون شادی، نشاط و امید شکل می گیرد.

اما رنگ هایی مانند سرخ و مشکی نیز در محیط طبیعی و فضاهای شهری وجود دارد که باعث برانگیخته شدن احساساتی منفی چون یأس، غم، خشم و تحریک پذیری می شود. در اینجا نیز تداعی این رنگ ها با حوادث و مواردی ناخوشایند چون خونریزی، تاریکی و مرگ، باعث شده است این رنگ ها برانگیزاننده هیجانات منفی باشد.

مساله مهم در رنگ آمیزی مبلمان و فضاهای شهری، توجه به تداعی رنگ ها در ساختار روانی انسان است. تداعی هر رنگ با یک هیجان خاص ممکن است در هر فرهنگی متفاوت باشد، اما اصل بنیادی این است اگر خواهان این هستیم که هنگام حضور یک فرد در فضای شهر، وی شادابی و نشاط و امید بیشتری (به عنوان نشانگرهای سلامت روان) تجربه کند، ناچاریم به معنا و احساسی که هر رنگ در ذهن آن شهروندان ایجاد می کند، توجه ویژه ای داشته باشیم.

حضور کمرنگ سازمان متولی

حال که رنگ ها نقش هویت بخشی در محیط شهری ایفا می کنند و با زبان بی زبانی با شهروندان سخن می گویند و حتی موجب بروز احساسات مختلف در آنها می شوند، اما به نظر می رسد اهمیت نقش و تاثیرگذاری رنگ ها در فضای شهری این روزها آنچنان که باید از سوی سازمان های متولی جدی گرفته نمی شود.

در حالی که در سازمان زیباسازی شهر تهران، گروه های تخصصی و کمیته های فنی برنامه ریز و سیاستگذار در زمینه نقاشی های دیواری، رنگ آمیزی مبلمان شهری، مجسمه ها و معماری شکل گرفته و فعالیت می کنند، اما نتیجه این جلسات آن چیزی نیست که شهروندان بتوانند به وضوح آن را در شهر ببینند.

به نظر می رسد فعالیت این بخش ها بیشتر از این که جنبه اجرایی داشته باشد، صرفا در حد یک نام باقی مانده است.

نه از رنگ آمیزی در و دیوار شهر خبری است و نه از رنگ آمیزی المان ها و تجهیزات شهری، این وضع آشفته که در پایتخت به چشم می خورد در شهرهای دیگر به مراتب ناخوشایندتر است.

در چند سال اخیر به جز مواردی از نقاشی های دیواری که آن هم در دوره ای از سوی ادارات زیباسازی شهرداری های مناطق اجرای آنها قوت گرفت، اما هم اکنون تقریبا این کار متوقف شده است و عملا اقدام خاصی از سوی ادارات زیباسازی شهرداری ها برای این که رنگ و لعابی تازه به خیابان ها و دیوارهای شهر بدهد، انجام نمی شود.

متاسفانه ما در این مورد هم از بسیاری شهرهای پیشرفته دنیا عقب مانده ایم؛ درکشورهای اروپایی، کمیته های نقاشی دیواری تا ۱۵ سال آینده شهر را هم دیده اند و بر مبنای بافت ها و معماری های آن، سیاستگذاری و برنامه ریزی کرده اند.

به نظر می رسد دیگر زمان آن فرا رسیده همان طور که اجرای طرح های مختلف عمرانی و توجه به توسعه و پیشرفت فضاهای شهری در دستور کار شهرداری ها قرار دارد، توجه به روح زندگی در شهر نیز مورد تاکید دوباره ای قرار گیرد تا حضور رنگ ها به فضای شهر و شهروندان روح تازه ای بدمد.

رنگ ها و ارتقای زندگی شهروندی

رنگ نه تنها یکی از مهم ترین عنصر خوانایی شهر است، بلکه ارتقادهنده سواد بصری، عمق بخشیدن به فضای عمومی و درنهایت تجلی بخش بسیاری از مفاهیم و عناصری است که در شهر با مفهوم هویت شهری می شناسیم؛ همین اهمیت است که رنگ را پایه و بستر منظر شهری قرار داده تا به کمک آن موجب ارتقای زندگی شهروندی شود.

این گفته یک کارشناس مسائل شهری است که معتقد است رنگ ها به شهرمان هویت می دهند.

عظیم رجب پور می گوید: انسان ها از طریق حواس، محیط پیرامون خود را درک می کنند و در این بین رنگ که از طریق چشم درک می شود، تاثیر بسزایی در درک شهروند از محیط شهری خود دارد؛ هر قدر شهروند محیط شهری خود را بهتر درک کند، در نتیجه ارتباط معناداری می تواند با آن برقرار کند و هر قدر این درک عمیق تر باشد، فهم مشترک از فضای شهر بین افرادی که در آن قرار دارند نیز بیشتر خواهد بود.

رنگ به فرم و فضا معنا می بخشد و خوانایی آن را بیشتر می کند؛ همان قدر که افزودن رنگ به عناصر شهری آن را هویت دار می کند، به همان میزان می تواند باعث بی معنایی و خوانا نبودن آن و در نتیجه آشفتگی بصری فضای شهری شود.

در بسیاری مواقع بی رنگی یک عنصر در شهر باعث آرامش فضا می شود و شهروند را به زوایای پنهان و مهم عنصر شهری هدایت می کند؛ امری که افزودن رنگ نیز این نقش را ایفا می کند؛ در نتیجه به کارگیری رنگ باید براساس اصول منطقی در شهر باشد.

آنچه بیش از همه در استفاده از رنگ در شهر مهم است به کارگیری ارگانیک رنگ است؛ یعنی به کارگیری رنگ های طبیعی و جان بخشیدن به عناصر شهری با استفاده از آنچه طبیعت به ما داده است. مصداق این مدعا در فضای شهری، به کارگیری فضای سبز در پیاده رو ها و پیاده راه ها، استفاده از درختان در حاشیه مسیرهای تردد وسایل نقلیه و حفظ خط آسمان در ساخت و سازهاست.

در تحقیقی مشخص شد استفاده از درختان سبز در حاشیه بزرگراه ها و خیابان های شهری باعث کاهش تصادف و میل به مکث برای استفاده از فضای شهری شده است یا حفظ خط آسمان در شهر موجب عمق بخشی به فضای شهری و شادابی شهروند آن می شود.

امروزه رنگ در شهر کاربرد فراوان یافته است، حتی مراکز دانشگاهی نیز در این زمینه به کمک طراحی شهر آمده اند تا با استفاده از آن، روان شهروند را به آرامش دعوت کنند. این اتفاق در سویی دیگر در تبلیغ کالاها و در بیلبوردهای تبلیغاتی که هدفی جز فروش کالا و سود بیشتر ندارند نیز دیده می شود.

امروزه حتی تکنولوژی نیز از طریق نور و نورپردازی با افزودن رنگ به عناصر شهری، در روشنی بخشیدن به تاریکی شهر نقش بسزایی در خوانش شهر برای شهروند و به ارمغان آوردن آرامش و امنیت برای آن دارد. طرح فضاهای بی دفاع شهری که سعی می کند نقاط تاریک شهر را با استفاده از نور روشن کند، ناظر بر این اهمیت است، به گونه ای که در کاهش بزهکاری و امنیت بخشی به شهروند نقش مهمی دارد.