پرشين پرشيا-ربطي به نوع نگاه و سليقه متفاوت آدم ها ندارد؛ اينکه همه به محض ورود به مکاني خاص، نگاه شان به يک سمت خيره شود؛ يک شومينه رومي با طراحي ويژه يا قاب عکسي بزرگ وسط ديوار اتاق نشيمن. شايد هم نگاه ها به ظرف عتيقه اي خاص روي ميز ناهارخوري خيره بماند يا دراپه هاي پرده هاي پذيرايي.

مطمئن باشيد اين مساله يک اتفاق نيست. هوشمندي صاحبخانه در تاکيد روي وسيله اي خاص اين نوع نگاه را به وجود مي آورد؛ ذکاوت در ايجاد رکني مهم در دکوراسيون منزل به عنوان نقطه کانوني! وجود نقطه کانوني در دکوراسيون يکي از بايد ها در اصول طراحي داخلي است. درواقع هر دکوراسيوني بايد عنصري داشته باشد که زمان ورود فرد غريبه اي به محيط اول از همه نگاهش به آن جذب شود. اين وسط مهم نيست که شيء جذاب چقدر آنتيک و مجلل باشد؛ مهم اين است که فقط شرايط خاص براي خيره کردن نگاه ها را داشته باشد. با ترفندهاي ايجاد نقطه کانوني در خانه آشنا شويد.

براي داشتن نقطه کانوني در خانه لازم نيست از همان اول دست به کار شويد. شايد بهتر باشد قبل از اينکه ايده خودتان را خرج کنيد نگاهي به در و ديوار خانه بيندازيد چون بهترين نقطه هاي کانوني در خانه ها بايد يک جورهايي از دل معماري خاص خانه و جزئيات آن بيرون بيايند؛ مثلا داشتن يک اتاق با معماري ديوارهاي غير متعارف هلالي يا با پخي هاي زياد مي تواند نقطه کانوني خانه حساب شود.

پس اول به جزئيات معماري خانه توجه کنيد و سراغ يکي از اين نشانه ها برويد؛ سقف بلند با المان هايي که آن را متمايز کرده مانند چوب هايي که در طراحي دکوراسيون روستيک استفاده مي شود يا حتي آرک هاي عجيب و غريب که هر نگاهي را خيره مي کنند، ديوارهاي زاويه دار يا سقف هايي با گوشه هاي خاص، شومينه، پنجره هاي بزرگ و بلند با نماي خاص، يک پلکان در خانه، کتابخانه توکار، ديوار با طرح خاص مانند آجرهاي واقعي يا ديوارپوش هاي چوبي اصل.
همه خانه ها بايد در هر فضايي حداقل يک نقطه کانوني داشته باشند. درواقع نمي توان به درستي کارکرد خانه هايي که نقطه کانوني ندارند را حدس زد؛ اينکه اتاق نشيمن کجاست تا غذاخوري و.... طراحان دکوراسيون داخلي نقطه کانوني را درواقع يکي از فاکتورهاي مهم شخصيت دادن به خانه مي دانند. آنها براي تعريف نقطه کانوني در خانه از لفظ حداقل استفاده مي کنند؛ يعني خانه بايد حداقل يک نقطه کانوني داشته باشد ولي دليل بر اين نمي شود که خانه اي دو يا حتي سه نقطه کانوني نداشته باشد. از قضا در طراحي هاي امروزي خيلي از خانه ها بيشتر از دو، سه نقطه کانوني دارند.

يک شومينه در گوشه سالن و تلويزيوني که همه حواس ها به آن است يا مبل هايي بزرگ با رنگ خاص در وسط خانه و پنجره هايي که با بلندي چهارچوب نماي خاصي به خانه داده اند. البته انتخاب اينکه کدام يک به عنوان نقطه کانوني اصلي انتخاب شود برعهده خود شماست. اين وسط مي توانيد از چند نفر از دوستان تان هم کمک بگيريد. چشم شما به ديدن وسايل خانه تان عادت دارد اما دوستان تان مي توانند راحت بگويند که به محض ورود چه الماني بيشتر به نظرشان آمده. روي همان متمرکز شويد و باقي چيدمان خانه را طبق آن جلو ببريد.

بوفه ظروف يا کنسول هايي که در خانه هاي امروزي براي سر و سامان دادن به وسايل اضافي استفاده مي شود مي توانند ابزاري مناسب براي تبديل به نقطه کانوني باشند. اين کمدها که معمولا در گوشه اتاق هاي نشيمن جا مي گيرند با بلندي و عرض نسبتا زيادي که دارند معمولا خيلي زود به چشم مي آيند.

بهترين استفاده از اين بوفه ها زماني است که از ظرف هايي با طرح و رنگ هاي خاص در آنها استفاده شود. قرار دادن گل هاي طبيعي روي بوفه يا کنسول خانه هم مي تواند به جلب توجه بيشتر کمک کند حتي گاهي اوقات مي توان به روش هاي قديمي دست زد و تلويزيون را مانند سال هاي دور در اين گنجه هاي چوبي قرار داد. اين روش که تازگي ها دوباره باب شده مهم ترين مرکز توجه خانه مي شود.

آينه ها در طراحي دکوراسيون داخلي کاربرد زيادي دارند. آنها درست زماني به کار مي روند که خانه اي از نظر ابعاد يا روشنايي مشکل داشته باشد اما سواي اين کاربردهاي خاص، آينه ها مي توانند به عنوان يک نقطه کانوني خاص هم در خانه استفاده شوند به خصوص اگر نمايي از بيرون خانه يا روشنايي لوستر را نمايش دهند. قرار دادن يک آينه در ورودي خانه کافي است که ديگر همه نگاه ها به سمت آن خيره شود. پس اگر در خانه براي ساختن يک نقطه کانوني به بن بست خورديد دست آخر به آينه ها و معجزه شگرف آنها فکر کنيد.

قرار دادن يک تابلوي نقاشي با رنگ هاي خاص روي ديوار اصلي مي تواند يک نقطه کانوني متفاوت در خانه درست کند. درواقع تابلوهاي نقاشي هرقدر طرح و رنگ خاص تري داشته باشند مي توانند بيشتر از باقي اجزاي خانه نظرها را به سمت خودشان جلب کنند. براي همين بيشتر طراحان داخلي به استفاده از رنگ هاي درخشان يا متضاد در تابلوهاي نقاشي تاکيد دارند؛ مثلا هارموني سياه و سفيد يا استفاده از تابلويي با طرح طلايي.

اين وسط گاهي ممکن است بيشتر قاب يک تابلو به چشم بيايد تا طرح و نقشه اصلي آن يا حتي چيدمان خاص تابلوها (مانند نصب گروهي آنها روي ديوار خانه). در هر حال مي توانيد بزرگ ترين ديوار اتاق را براي نصب تابلوهاي هنري کنار بگذاريد.

براي داشتن يک نقطه کانوني در خانه مي توانيد روي ديوارها هم حساب کنيد. فقط کافي است يکي از ديوارهاي خانه را که از قضا بزرگ ترين آنها هم هست انتخاب کنيد و با طرح خاصي که به سليقه تان نزديک تر است آن را متفاوت از ديگر ديوارها نشان دهيد. اين تفاوت در عين حال بايد با بقيه اجزاي خانه هماهنگي داشته باشد. به عنوان مثال رنگي که براي کاغذديواري اين قسمت در نظر مي گيريد بايد در طيف رنگ باقي لوازم ولي با اغراق بيشتري انتخاب شود يا طرح آن با طرح پرده يا مبل ها تداخل نداشته باشد.

اين روزها طراحان داخلي براي تبديل يک ديوار به نقطه کانوني خانه دست به کار خاصي مي زنند. آنها ديوار مدنظر را به رنگي کاملا متضاد با باقي ديوارها درمي آورند. استفاده از رنگ متضاد و البته مکمل مي تواند در جلب نظر ديگران بسيار موثر باشد. البته ديوارهاي خاص خانه مي توانند به غير از رنگ خاص مشخصه هاي ديگري هم داشته باشند؛ مثلا ديواري پوشيده از نماي آجري يا کاغذديواري با طرح هاي شهر و جنگل و... . اين وسط ساده ترين راه براي داشتن يک ديوار خاص بدون هزينه و وقت زياد استفاده ازتابلوهاست.

داشتن يک کاناپه خاص و بزرگ در خانه مي تواند گاهي نقطه قوتي براي داشتن يک مرکز توجه خاص باشد. کاناپه هايي که به صورت تک با رنگ و شکل هاي خاص ساخته مي شوند در خانه هاي کوچک مهم ترين المان براي تبديل شدن به يک نقطه کانوني هستند به خصوص اگر در انتخاب رنگ يا مدل آنها اغراق شده باشد.

پس اگر خانه کوچکي داريد و از نصب تابلوي بزرگ يا تلويزيون هاي امروزي در آن صرف نظر کرده ايد مي توانيد روي کاناپه تان حساب باز کنيد حتي اگر ساده تر از اين باشد که نگاه ها را خيره کند مي توانيد با دو، سه کوسن رنگي آن را به محبوب ترين شيء خانه تبديل کنيد.

به مدد طراحي هاي خاص، دنياي ميزهاي جلوي مبل هم عوض شده و ديگر اصلا هيچ سنخيتي بين مبل ها و ميزهايي که روبه روي شان قرار مي گيرد وجود ندارد. انگار که ميزها براي خودشان شخصيت مستقلي پيدا کرده اند براي همين است که مي توان روي آنها حساب خاصي باز کرد و به عنوان يکي از ابزار دکوراسيون براي ايجاد نقطه کانوني به آنها تکيه کرد. ميزي با طراحي خاص در وسط يک خانه کوچک يا حتي ميزي ساده با چيدماني خاص روي آن ? به وسيله خرده ريزهاي دکوري ? هر نگاهي را خيره مي کند.

مهم ترين عنصر در ايجاد نقطه کانوني در خانه هاي امروزي تلويزيون ها هستند؛ وسايلي که اين روزها ديگر ربطي به متراژ خانه ها ندارند و هر کسي با سليقه خودش يک چنداينچي اش را به خانه مي آورد. اين وسط به طور حتم وقتي تمام تلاش اعضاي خانواده روي داشتن تلويزيوني با ابعاد بزرگ تر از نياز باشد به طور حتم نقطه کانوني خانه هم همان مي شود. البته بهترين روش و مناسب ترين راه براي ايجاد يک نقطه کانوني به وسيله تلويزيون نصب آن در ارتفاعي مناسب و انتخاب آن در اندازه اي درست است. فاصله تلويزيون تا جايي که نشسته ايد بايد دوبرابر ارتفاع صفحه نمايش تلويزيون باشد.

براي نمونه بايد براي تماشاي يک تلويزيون ??اينچي، يک متربا آن فاصله داشته باشيد. در زمان نصب آن هم بايد به ارتفاع درست دقت کنيد. يادتان باشد اگر مي خواهيد تلويزيون در رقابت با شومينه در ايجاد نقطه کانوني برنده شود بايد حتما آن را در وسط اتاق نشيمن بگذاريد در غير اين صورت هر جايي که دل تان خواست! 

منبع: پرشين پرشيا