تفاوت معماری مدرن و معاصر در طراحی دکوراسیون داخلی

معماري مدرن ريشه در آغاز قرن بيستم دارد که در آن زمان معماري کلاسيک با اين نظريه که «تجسم بخشي به آرمان‌هاي عصر ماشيني: حذف تزئينات، سازه‌هاي فولادي و بتني، استفاده بي‌اندازه از شيشه، پتينه کاري (معمولا با گچ و آجر) يا ديگر شيوه‌هاي کمينه طراحي فضاي خارجي و طرح‌هايي از طبقات باز» درهم آميخت و دگرگون شد. اما معماري معاصر آن‌چيزي است که اکنون توليد مي‌شود، که در عين حال از هيچ قانون نوشته‌اي پيروي نمي‌کند و در هيچ سبک و روشي حتي در سبک مدرنيستي‌نمي‌گنجد. در نتيجه معماري معاصر کثرت‌گرا و در عين حال با نگاهي به آينده شکل مي‌گيرد.

حا اين تفاوت معنا در نماي خارجي چگونه بر طراحي داخلي تاثير مي‌گذارد؟ و چگونه مي‌توان تفاوت بين مدرن و معاصر را تشخيص داد بدون آن‌که نشانه‌هايي از سبکي خاص در نماي بيروني وجود داشته باشد؟ در اينجا به اين دست پرسش‌ها پاسخ داده مي شود تا تفاوت بين طراحي دکوراسيون داخلي و طراحي خارجي را دريابيد. و اين بدان معناست که به جاي شيوه دکوراسيون، رنگ‌آميزي و ديگر عناصري که توسط طراحان داخلي يا مالکان به فضاي داخلي خانه اضافه مي‌شوند، بر فضاها، سطوح و ديگر اجزاي جدايي‌ناپذير فضاي داخلي تمرکز بيشتري خواهيم داشت. اين مقاله محصول تجربه نويسنده به عنوان معماري‌ست که علاوه بر سبک خود در طراحي فضاي داخلي و خارجي ساختمان، از نظرات مشتريان خود نيز بهره گرفته است.
آنچه ممکن است در ادامه براي خوانندگان سوال‌برانگيز باشد، تقسيم‌بندي فضاها است که گاهي به لحاظ معماري سوال‌برانگيز است. و هم‌چنين اين نکته که با توجه به معنا و مفهوم مدرن و معاصر، برخي از تصاوير ممکن است خصوصيات بارز معماري معاصر را داشته باشند در حالي‌که کليت پروژه بر اساس معماري مدرن بوده و يا بلعکس. هرگونه تفاوت و تناقض بين نظريات اين مقاله و نظرات ديگر معماران تنها نشان‌دهنده اين واقعيت است که تقابل معماري مدرن و معاصر در فضاي داخلي نيازمند مباحثه بيشتر است. به هر رو اين مقاله فقط يک شروع بر اين مبحث است.

 

مدرن:

يکي از عناصر شناساي معماري مدرن شيشه است که امروزه در ادارات، ساختمان‌ها و منازل کاربرد فراواني دارد. قطعا استفاده از شيشه‌هاي قدي در سرتاسر خانه آن‌را به سبک مدرن نزديک مي‌سازد، اما يک نکته ظريف است که اين نظريه را متزلزل مي‌سازد: ستون‌هاي چوبي به نسبت ستون‌هاي فلزي (که در معماري مدرن کربرد فرواني داشتند) نماي کاملا متفاوتي دارند. البته که استفاده از ستون چوبي، نمايان کردن سازه ساختمان است، همان‌گونه که در طراحي‌هاي مدرن " مايس ون در روحه " و ديگر معماران اين سبک استفاده از ستون فلزي همين کاربرد را داشت. بنابراين، اين طراحي در سبک مدرن دسته بندي مي‌شود

معاصر:
اين سازه خانه‌اي است که با شيشه‌هاي قدي و ستون‌هاي چوبي ساخته شده است، اما به علت استفاده ترکيبي از طبيعت چوب و شومينه بتني (شومينه در سمت ديگر اتاق و رو به اتاق نشيمن است)، در دسته معماري معاصر جاي مي‌گيرد. اگر نمايش سازه ساختمان در معماري مدرن وجود داشت، در حقيقت براي عيان کردن اصل و اساس سازه بود که با نظم خاصي دنبال مي‌شد، اما در اين مورد، استفاده از فولاد سفيد در تقابل با سقف چوبي، تنها نشان‌دهنده تفاوت ديدگاه طراح است. اين فرار از چهارچوب و قوانين در شکل شومينه بتني در وسط خانه نيز کاملا مشهود است. فرم ساخت شومينه، از ساخت کلي ساختمان پيروي نمي‌کند و به همين خاطر تيرک‌هاي چوبي نيز در شکلي نامتعارف آن را احاطه کرده‌اند. به همين دليل است كه طراحي اين خانه در دسته طراحي داخلي به سبك معاصر جاي مي‌گيرد.
در مقايسه، نماي فلزي و استيل اين خانه، کاملا نمايان و در معرض ديد است. ستون‌هاي فلزي و ديگر سازه‌ها به شکلي منظم در کنار يکديگر قرار گرفته‌اند به گونه‌اي که سقف نيز از ساختار ويژه و منظمي برخوردار است و حتي نور روز که روشنايي اتاق است نيز بر اساس چهارچوب و قوانين خاصي به داخل تابيده مي‌شود.

 

 

مدرن:
اين خانه يکي از نمونه‌هاي مناسب و بارز براي تعيين کردن مرز بين معماري معاصر و مدرن است. اين خانه در دسته خانه‌هايي قرار مي‌گيرد كه به سبك مدرن طراحي شده‌اند، ستون‌هاي فزي و تيرک‌هاي چوبي سقف در کنار نور خورشيد، يک شبکه بسيار منظم را شکل داده ‌است که گاهي ديوارهاي شيشه‌اي ‌تمام قد را نيز به بازي مي‌گيرند.

 

 

مدرن:
تفاوت بين معماري مدرن و معاصر تنها در شکل سازه نيست. سطوح مختلف و تقابل فضاي پر و خالي نيز بسيار مهم هستند. اين اتاق نشيمن ظاهري بسيار ساده دارد، طراحي جزئيات در اين اتاق کاري بسيار دشوار است، به گونه‌اي که جداسازي فضاي ديوار از سقف و کف بسيار ظريف صورت گرفته و اضافه کردن هر عنصر ديگري را دشوار نموده است. اين مينيماليسم در ديگر قسمت‌هاي اتاق به خوبي ديده مي‌شود، روي سقف، ديوارها و حتي پنجره‌ها. گاهي مرز بين معماري معاصر و معماري مدرن بسيار باريك مي‌شود، به همين دليل بايد تمام جزئيات را بررسي كرد.

 

 

معاصر:
ساده، درست مانند تصوير قبلي اما با اساسي پيچيده. جايگيري ديوارها بسيار متفاوت است و فضايي بزرگتر و در عين حال پيچيده‌تر را شکل مي‌دهد. زوايايي که سقف‌ها با هم ساخته‌اند بازيگوش‌تر از آن هستند که بتوانند مدرن باشند. هرچند که تمام سطوح صاف، يک‌دست و سفيد هستند اما آنچه در مجموع به چشم مي‌آيد بيشتر شبيه به يک مجسمه است. سقف بيشتر شبيه به پنجره‌اي سقفي است تا حايلي که ستون‌هاي خانه را به هم متصل مي‌کند. اين نكات ظريف و خلاقانه است اين فضا را تبديل به فضايي معاصر كرده است.